English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6455 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
collator U تلفیق کننده
schematist U تلفیق کننده
modulator U تلفیق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
modem U تلفیق و تفکیک کننده
internal modem U تلفیق و تفکیک کننده درونی
frequency synthesizer U ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
syncretic U تلفیق کننده عقاید مختلف
hayes compatible modem U تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
qualificatory U واجد شرایط کننده
defier U مخالف کننده
dead duck <idiom> U در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
contending U ستیزه کننده مخالف
to live like animals [in a place] U در شرایط مسکنی خیلی بد زندگی کردن [اصطلاح تحقیر کننده ]
bargaining chips U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
warp patterning U طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
synoptic situation U شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
collates U تلفیق
collating U تلفیق
patching together U تلفیق
collate U تلفیق
collated U تلفیق
syncretism U تلفیق
reconciliation U تلفیق
modulation U تلفیق
syntheses U تلفیق
synthesis U تلفیق
collates U تلفیق کردن
reconcilable U قابل تلفیق
collating U تلفیق کردن
PM U تلفیق مرحلهای
pulse modulation U تلفیق تپشی
PM U تلفیق فازی
phase modulation U تلفیق فازی
fm U تلفیق بسامدی
modulation frequency U بسامد تلفیق
frequency modulation U تلفیق فرکانس
conflating U تلفیق کردن
conflates U تلفیق کردن
incorporation U پیوستگی تلفیق
compilations U تلفیق همگردانی
collate U تلفیق کردن
collated U تلفیق کردن
frequency modulation U تلفیق بسامدی
conflate U تلفیق کردن
conflated U تلفیق کردن
compilation U تلفیق همگردانی
amplitude modulation U تلفیق دامنهای
away U متفاوت
other than U متفاوت
odd and ends U متفاوت
different U متفاوت
am U تلفیق دامنهای odulation
frequecny modulation recording U ثبت تلفیق فرکانس
low level modulation U تلفیق سطح پایین
pulse code modulation U تلفیق رمز تپشی
differentiated products U کالاهای متفاوت
re-routing U ارسال در یک متفاوت
others U متفاوت دیگری
re route U ارسال در یک متفاوت
re-route U ارسال در یک متفاوت
re-routed U ارسال در یک متفاوت
re-routes U ارسال در یک متفاوت
differebtial settlements U نشستهای متفاوت
other U متفاوت دیگری
unlike signs U علامتهای متفاوت
continuous tone U نقطههای متفاوت
assimilated U تلفیق کردن همانند ساختن
collating sequence U توالی ترتیب رشته تلفیق
modified frequency modulation recording U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
assimilate U تلفیق کردن همانند ساختن
assimilates U تلفیق کردن همانند ساختن
schematism U تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
mfm U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
assimilating U تلفیق کردن همانند ساختن
conflation U ترکیب دوعبارت بایکدیگر تلفیق
a whole new ball game <idiom> U یک ماجرای کاملا متفاوت
another kettle of fish <idiom> U کاملا متفاوت از دیگری
changing U متفاوت ساختن چیزی
far cry <idiom> U چیزی کاملا متفاوت
change U متفاوت ساختن چیزی
changed U متفاوت ساختن چیزی
outsize U اندازه متفاوت با عادی
changes U متفاوت ساختن چیزی
all- U کلیه
all U کلیه
reins U کلیه ها
kidneys U کلیه
kidney U کلیه
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
aliens U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل فیل و فنجان [متفاوت]
ranged U تغییر کردن یا متفاوت بودن
alien U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
ranges U تغییر کردن یا متفاوت بودن
range U تغییر کردن یا متفاوت بودن
differently U بطریق دیگر بطور متفاوت
nephralgia U قولنج کلیه
entireforce U کلیه قوا
floating kidney U کلیه متحرک
all men U کلیه مردم
entireforce U کلیه نیرو
all hands U کلیه پرسنل
renal gravel U حصات کلیه
reniform U شبیه کلیه
nephroptosis U کلیه متحرک
paranephric U مجاور کلیه
renal gravel U ریک کلیه
reniform U کلیه مانند
renal calculus U ریگ کلیه
renal U وابسته به کلیه ها
all arms U کلیه نیروها
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
swim against the tide/current <idiom> U کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
to try something completely new <idiom> U چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
weighted bit U هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
reins U محل کلیه در بدن
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
azoth U علاج کلیه دردها
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
paranephros U غده روی کلیه
against all risks U در براب کلیه خطرات
1 and 2 are poles apart. <idiom> U ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
Lous quinze U [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
pcm U تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
These pants do not look any different than the others. U به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
purpurin U رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
dichogamous U دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carriers U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. U اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
Pidgin English <idiom> U انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
gateway U اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
gateways U اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
gateways U نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1ما با شرایط می سازیم
1confinement factor
2In someone bad (or good) books.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1he is reaching out to you
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com